گل پسر ما پرهامگل پسر ما پرهام، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

حرفهای بابایی (پرهام و بابائیش )

پرهام و مهمونها ...

این چند روز پرهام حسابی سرش گرمه . چون هم خاله اینا از تهران اومده بودند و هم عمه اینا از کرج هنوز اینجا هستند . پدرام (پسر عمه ی بزرگ ) به خاطر موهای بلندش به شدت برای پرهام دلهره آور شده بود به طوریکه که برخلاف همیشه اصلا دلش نمیخواست بره طبقه بالا پیش مامان جوجوگ ! و حتی به ما هم اجازه نمیداد بریم بالا ! و به شدت بغض و التماس میکرد " بابا نئو ... پدام نهههه ... " خب حق داره بچم ... آخه خواهرزاده گرامی باعث به هم خوردن پارامترهای خاص تشخیص جنسیت پرهام شده بود ! تعجب میکرد چرا پدرام  موهاش به اندازه مامانش بلنده و لی مثل باباش ریش پروفسوری داره ! در حالیکه همین آقا پدرام خوشتیپ به عنوان اولین نوه خانواده ما خاطرات شیرینی با اینجا...
19 مهر 1390

پاییزه و پاییزه

سلام و صد سلام به همه دوستان گل و بی همتای خودمون . امیدواریم این چند روز که ما نبودیم بهتون خوش گذشته باشه و از دست این پدر و پسر شیطون نفسی کشیده باشین ! ( یکمی لوس بازی بعد این همه غیبت لازمه ..! ) راستش این مدت هیج کجا نبودیم و مامانی خونه آبجی مشغول تر و خشک کردن مهدیس خانوم ! و منم با این اخلاق جدید پرهام خان همش در حال بازیه " خونه خاله از اینوره یا از اونوره "   منظورم اینه که وقتی میومد پیش من میگفت مامانو میخوام وقتی میبردمش اونجا میگفت بابا را میخوام ...! دلش میخواست همزمان سه تایی کنار هم باشیم - این کاراش به نوعی باعث خرسندی من میشه چون پرهام مثل یک گره محکم طناب زندگی ما را به هم پیوند داده که با هربار بریده شدن ...
16 مهر 1390

یک روز کاری با پرهام

اول عکس مهدیس خانم ، دختر خاله پرهام را ببینید . فعلا که دختر خوبیه ! همش میخوابه ! اما دیروز یک تعارفی به مامانی زدم و گفتم : " میخوای پرهامو با خودم ببرم سر کار تا تو با خیال راحت از آبجی محترمه مراقبت کنی ؟ " که جدی گرفت و سه سوت چمدون پرهامو بست و گذاشت دم در ! تصور کنید من صبح با یک ساک بچه و کلی اسباب بازی شامل توپ و ماشین و لدر و ... رفتم کارخونه ! دروغ نگم فقط یکساعت بعد از ظهر که پرهام چرت نیمروزی فرمودن ، تونستم کمی به کارها برسم بقیه اش یا توی محوطه با " هاپو " یا " پای وایت برد " یا زیر و روی میزها دنبال نامه ها و ... عکسها شاید گویا باشند ... البته طبق معمول پرهام با آقایون خیلی زود رفیق شد ولی از خانم ها ت...
4 مهر 1390
1